للحق

بگذار دستانم از نوازش چشمان تو بگوید بانو...
بی تابم ...بی تابم ...بی تابم ...
هر لحظه که به قرار هر روزه ام نزدیک می شوم ..قلبم خود را به کبوتر خانه ی تنگش می کوبد و بی قرار می شود ...
قرار هر روزه ی من با خانه ی تو ...و احساس نگاه مهربان تو بر من ...
سرم را پایین می آورم و منتظر گرمی نگاهت می مانم ...
ساعت قرار رسید ....آمدم.
یا علی مددی
ایمان(سه شنبه 85/2/26 6:38 عصر )
دیدگاههای دیگران ()